حکمت و حکومت (قرآن)آیاتی از قرآن کریم حکمت را برای حکومت لازم دانسته است. ۱ - حکمت در حکومت"فهزموهم باذن الله وقتل داوود جالوت وءاتـه الله الملک والحکمة وعلمه مما یشاء ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض ولـکن الله ذو فضل علی العــلمین؛ . سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نیرومند و شجاعی که در لشکر «طالوت» بود)، «جالوت» را کشت و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید و از آنچه میخواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمیکرد، زمین را فساد فرامی گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد. " بنا بر این احتمال که حکمت به معنای ظاهری خود (معرفت ویژه) باشد، نه به معنای نبوت که برخی مفسران احتمال دادهاند. ۲ - حکمت درملک"ام یحسدون الناس علی ما ءاتـهم الله من فضله فقد ءاتینا ءال ابرهیم الکتـب والحکمة وءاتینـهم ملکـا عظیمـا؛ یا اینکه نسبت به مردم(پیامبر و خاندانش)، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد میورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آنها(پیامبران بنی اسرائیل ) قرار دادیم. " مراد از ملک، معنایی اعم از ملک مادی بوده و شامل ملک معنوی یعنی نبوت و ولایت حقیقی بر هدایت خلق و ارشاد آنان نیز میشود، دلیل گفتار ما در آنجا همین جمله مورد بحث است، که ملک آل ابراهیم را عظیم میشمارد، و ما میدانیم که خدای عزّوجلّ به ملک دنیوی اعتنایی ندارد، مگر وقتی که این ملک دنیوی صاحبش را به فضیلتی معنوی و منقبتی دینی بکشاند، و باز مؤید آن گفتار این است که خدای عزّوجلّ در فضایل آل ابراهیم علیهالسّلام ، کتاب و حکمت را نام برد، ولی نبوت و ولایت را نشمرد، و در نتیجه این احتمال بسیار قوی به نظر میرسد. (که منظور از ملک عظیم همان نبوت و ولایت باشد و یا حد اقل) نبوت و ولایت مندرج در اطلاق: " آتیناهم ملکا عظیما" باشد. وشددنا ملکه وءاتینـه الحکمة وفصل الخطاب. و حکومت او را استحکام بخشیدیم، (هم) دانش به او دادیم و (هم) داوری عادلانه! " ملک" از باب استعاره به کنایه خواهد بود که مراد از آن این است که: ملک او را تقویت نموده، اساس آن را به وسیله هیبت و لشکریان و خزینهها و حسن تدبیر محکم کرده، همه وسائل محکم شدن سلطنت را برایش فراهم کرده بودیم. [مراد از" حکمت"، " فصل الخطاب" که به داوود علیهالسّلام داده شده بود] و کلمه" حکمت" در اصل به معنای نوعی از حکم است، و مراد از آن، معارف حق و متقنی است که به انسان سود بخشد و به کمال برساند. بعضی «۱» دیگر گفتهاند: مراد از آن، نبوت است. بعضی «۲» دیگر گفتهاند: مراد از آن، زبور و علم شرایع است. و بعضی دیگر معانی دیگری برای حکمت ذکر کردهاند که هیچ یک از آنها معنای خوبی نیست. و کلمه" فصل الخطاب" به معنای آن است که انسان قدرت تجزیه و تحلیل یک کلام را داشته باشد، و بتواند آن را تفکیک کند و حق آن را از باطلش جدا کند. و این معنا با قضاوت صحیح در بین دو نفر متخاصم نیز منطبق است. ۳ - پانویس۴ - منبعقرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله « حکمت و حکومت» ردههای این صفحه : حکمت | موضوعات قرآنی
|